دانشمندان 11 ساله

کمی بیشتر بدانیم، بیشتر از کتاب درس مان

دانشمندان 11 ساله

کمی بیشتر بدانیم، بیشتر از کتاب درس مان

قانون و قانون مداری


کمی با قانون

آیا تا به حال در تلویزیون یا از زبان بزرگ تر ها دو کلمه «قانون» و «مجلس» را شنیده اید؟

آیا می دانید قانون چیست و مجلس کجاست؟

آیا می دانید زندگی سالم در شهری سالم به این دو کلمه بستگی دارد؟

ما در شهر زندگی می کنیم، یعنی جایی که خیلی از آدم ها در آن زندگی می کنند. زندگی در شهر باعث شده است ما به خیلی چیزها احتیاج  پیدا کنیم. مثلا برای رفتن از این سمت شهر به آن سمت شهر، به ماشین یا مترو نیاز داریم. برای این که این همه آدم بتوانند در شهر جا شوند مجبور شده ایم آپارتمان بسازیم به جای خانه های تک طبقه ای. چون دیگر حیاط نداریم، مجبور شدیم پارک بسازیم. مغازه ها، خیابان ها، بانک ها، مدرسه ها و خیلی چیزهای دیگر همه و همه به این خاطر به وجود آمده اند که ما در شهر به آنها احتیاج داریم.

مهم ترین چیزی که در یک شهر باید وجود داشته باشد، امنیت است. وقتی پول خود را در بانک می گذاریم بانک مطمئن باشیم هروقت که خواستیم، بتوانیم پول مان را از بانک بگیریم. وقتی به مدرسه می رویم، باید مطمئن باشیم کسی در مدرسه وسایل مان را به زور از ما نمی گیرد. وقتی به بقالی می رویم، باید مطمئن باشیم شیر یا ماستی که خریده ایم سالم هستند و با خوردن آن ها مریض نمی شویم. باید مطمئن باشیم اگر چراغ سبز است و باید حرکت کنیم، کسی که چراغش قرمز است، ناگهان به ما برخورد نمی کند. ما برای زندگی در شهر باید به همدیگر اطمینان کنیم و مطمئن باشیم کسی ما را آزار نمی دهد و اگر آزار داد کسی از ما دفاع خواهد کرد.

برای همین در یک شهر بزرگ با آدم های بسیار وجود قانون ضروری است تا همه ما با رعایت آن بتوانیم در آرامش در کنار یکدیگر زندگی کنیم.

 

قانون چیست؟

قانون مجموعه ای از «بایدها» و «نبایدها» است و به ما می گوید چه کارهایی را باید انجام دهیم و چه کارهایی را نباید انجام دهیم. قانون مشخص می کند کسی حق ندارد اموال دیگران را بدون اجازه بردارد و اگر کسی چنین کند نام او را «دزد» می گذارند و به زندان می اندازند. قانون مشخص می کند کسی اجازه ندارد وقتی چراغ قرمز است عبور کند و اگر کسی چنین کند جریمه می شود. قانون مشخص می کند کسی حق ندارد به کسی صدمه بزند و اگر چنین کند یا جریمه می شود یا زندانی.

حتی در خانه و مدرسه نیز قوانینی وجود دارند. قانون مدرسه مشخص می کند باید برای خارج شدن از کلاس، از معلم اجازه بگیرید. قانون خانه مشخص می کند که شما باید به بزرگ تر ها احترام بگذارید و وسایل خودتان را مرتب کنید.

 

قانون برای چیست؟

از آنجا که زندگی در کنار دیگر مردم، بدون نظم ممکن نخواهد بود، قانون وضع شده است تا به زندگی ما را نظم دهد تا بتوانیم در کنار هم زندگی کنیم و خیال مان راحت باشد. نه به کسی آسیب بزنیم و نه کسی به ما آسیب بزند. قانون باعث می شود بدانیم در موقیت های اجتماعی مختلف دقیقا باید چه کاری انجام دهیم. بنابراین با قانون زندگی در کنار دیگران آسان می شود.  

 

اگر قانون را رعایت نکنیم چه می شود؟

اگر قانون را رعایت نکنیم زندگی در کنار دیگران دچار هرج و مرج می شود. زیرا هر کس هر کاری که دوست دارد انجام می دهد حتی اگر باعث شود به دیگران صدمه یا خسارت وارد شود. بدون قانون هر کس که دلش خواست می تواند بدون اجازه به آن چه به ما تعلق دارد، تجاوز کند. بدون قانون هیچ کس نمی داند چه موقع می تواند چه کاری را انجام دهد. بدون قانون هیچ کس نمی تواند بداند چه کاری باعث آزار دیگران می شود.

از این رو قانون وضع شده است تا ما مردم با رعایت کردن آن، بتوانیم برای خود و دیگران زندگی آرام ومطمئنی داشته باشیم. کسی که قانون را رعایت نمی کند، قانون شکن نام دارد و مجازات می شود زیرا قانون شکن باعث می شود که به دیگران صدمه یا خسارت وارد شود.

 

مجلس چیست؟

ما برای بسیاری از جنبه های زندگی مان قانون داریم. قانون حضور در مدرسه، قانون راهنمایی و رانندگی و ... حتی بودن در خانه نیز با قوانینی همراه است که از سوی پدر و مادرها وضع می شود. هر کدام از این قوانین کمک می کنند که بتوانیم محیط زندگی مان را اداره کنیم تا همه چیز به خوبی پیش برود.

بنابراین به نظر خیلی روشن می آید که اداره یک جای بزرگ مانند کل کشور، نیز نیازمند قانونی کلی است که باعث می شود کسانی که کشور را اداره می کنند بتوانند مشکلات مختلف در جاهای مختلف را شناخته و آن ها را حل نمایند. چنین قانون گذاری ای بسیار سخت است زیرا باید به نحوی باید که موقعیت و شرایط همه مردم در نظر گرفته شده و قانونی وضع شود که زندگی کلی یک کشور را نظم ببخشد.

اما چه کسی برای همه مردم قانون می گذارد؟

حقیقت این است که هیچ وقت همه مردم یکدل با همه چیز موافق یا مخالف نیستند. شرایط و مشکلات گروه های مختلف مردم با هم فرق دارد. با این وجود ما همیشه توجه مان به اکثریت است. هر چه اکثریت بخواهد، حق است. به همین دلیل همه مردم یا به عبارتی اکثریت مردم می بایست با یک قانون موافق باشند. اما از آنجا که همه مردم نمی توانند همزمان با هم به مسائل مختلف رسیدگی کنند، جایی به نام مجلس به وجود امده است تا در آن مسائل مختلف و مشکلات مختلف مردم مختلف، مطرح شده و قانون های جدیدی برای آن ها به وجود بیاید. هر دسته از مردم یک نماینده را از جانب خود انتخاب کرده و به این مجلس می فرستند تا به نمایندگی از آنها مشکلات خاص آنها را مطرح کند. بنابراین نماینده ها از جانب مردم، با هم در مورد مشکلات مختلفی که در کشور به وجود می آید صحبت می کنند و قوانین جدیدی را به وجود می آورند. قوانینی که وقتی تصویب شدند، همه مردم موظف هستند آن را رعایت کنند. قانونی که در مجلس تصویب می شود، قانون اکثریت در نظر گرفته می شود باید به آن احترام گذاشت.

بنابراین یکی از وظایف اصلی مجلس قانون گذاری است. قوانینی که مجلس تصویب می کند، توسط دولت هر کشور اجرا می شود و مجلس همیشه هشیار است تا دولت قوانین را به خوبی اجرا نماید. از آنجا که نمایندگان مجلس، همگی از سوی مردم انتخاب شده اند، بنابراین هر چه در مجلس تصویب می شود، حرف مردم است و وقتی مجلس بر دولت نظارت می کند، گویا مردم بر دولت نظارت می کنند.

 

 

 

هدیه عروسی

 

 

 


اولین هدیه ی عروسی را کی داد؟

خیلی مشکل است که ردپای ایجاد بسیاری از سنت های قدیمی را تعقیب کرد و پی به ریشه و اصل آنها برد. اما اتفاقاً این سنت ریشه ی قطعی ومعینی دارد و به صورت یک افسانه ی زیبا حکایت شده است! روایت شده است که سالیان بسیار پیش یک دختر زیبا از اهل کشور هلند می خواسته به همسری یک آسیابان در بیاید که مرد ثروتمندی نبوده ولی در عوض به خاطر سخاوتمندی و دست و دلبازی خود، محبوب همه ی مردم بوده است زیرا این آسیابان هرچه آرد ونان درست می کرد همه را به فقرا می داد.

با این حال پدر دخترک که با این ازدواج سخت مخالف بود، گفته بود که اگر دخترش به ازدواج این آسیابان فقیر در بیاید ،به اصطلاح جهیزیه ای به او نخو اهد داد.

وقتی مردم این را شنیدند آن ها که خیلی این دو دلداده ی فقیر را دوست داشتند، تصمیم گرفتند که یک کاری بکنند. البته هیچ کدام به تنهایی آدم های ثروتمندی نبودند اما فکر کردند که اگر هر کدام یک چیز کوچک به عنوان هدیه عروسی به آن ها بدهند، در این صورت آنها هم خواهند توانست،با یکدیگرازدواج کنند. بنابراین، هرکدام درحالی که هدیه ی خود را دست گرفته بودند، به خانه ی دخترک رفتند. بعضی مثلاً ظروف آشپزخانه، بعضی دیگر اسباب های ضروری خانه مثل سفره وچراغ وازاین قبیل چیزهاآورده بودند. خلاصه وقتی این مردم مهربان و خوش قلب هدایای خودرا به دخترک بخشیدند او توانست به همسری آسیابان فقیر در بیاید.

بنابراین، این اولین هدیه ی عروسی بود که باعث شد این رسم خوب به وجود آمده و تا امروز همچنان حفظ شود.